تشکر نکردن، استفاده نکردن از کلماتی مانند «لطفاً»، بد غذا خوردن یا به کار بردن کلمات زشت، نشانه های واضح نداشتن تربیت مناسب اند. اما بی بهره بودن از ادب و تربیت صرفاً به این رفتارها محدود نمی شود.
۱- عذرخواهی نکردن و اعتراف نکردن به اشتباهات خود
اذعان کردن به اشتباهات خود کار ساده ای نیست. و انجام این کار در ملأعام و در برابر دیگران دشوارتر هم هست. اما شاید برای کسانی که این کار در کودکی به آن ها یاد داده شده، راحت تر باشد. تربیت نادرست و نداشتن الگوهای مناسب، آدم ها را دچار این توهم می کند که همیشه حق با آن ها است و لازم نیست هیچ چیزی را در خود تغییر دهند.
۲- جمع نکردن زباله های خود
عادت زندگی در بی نظمی و هرج و مرج ممکن است منجر به شکل گیری یک طرز فکر خاص یا بروز برخی مشکلات روحی شود. اما زمانی که تنها محدود به فضای شخصی نباشد، تنها یک نتیجه می توان گرفت: یک شخص به قدری خودخواه است که حتی به دیگران هم فکر نمی کند. روانشناسان معتقدند کسانی که خانه ی تمیزی دارند، فرزندان باملاحظه ای تربیت می کنند که وقتی بزرگ شدند به تمیزی محیط اطراف خود اهمیت می دهند.
۳- استفاده کردن از دیگران و ارزش قائل نبودن برای آن ها
ارزش قائل نبودن برای حمایت های دیگران از خودو می تواند به آن ها لطمه بزند. اما یک خطر دیگر هم دارد: آدم ها را چنان خشمگین می کند که دست از کمک کردن به دیگران برمی دارند. پدر و مادرها باید به فرزندان خود یاد دهند که برای کار و زحمت دیگران ارزش قائل باشند و به دیگران کمک کنند.
۴- بی احترامی آشکار به برخی مشاغل
هیچ شغل بی ارزشی وجود ندارد و به همین دلیل بی احترامی به هیچ شغلی پذیرفته نیست. در بسیاری از موارد، رفتار آدم با دیگران از خانواده ای که در آن بزرگ شده اند نشأت می گیرد.
۵- رنجاندن عمدی دیگران با حرف ها یا کارهای خود
چنین افرادی خود را به اشکال مختلفی ابراز می کنند: بعضی از آن ها وقتی از مکالمه ای راضی نباشند، به عمد دست به کاری می زنند که شما را برنجانند. آن ها دوست دارند دیگران را از حاشیه ی امن شان خارج کنند و روانشناسان توصیه می کنند از این افراد سمی دوری کنید. خودخواهی این افراد از ناتوانی شان در درک مشکلات دیگران نشأت می گیرد. کارشناسان به والدین تأکید دارند که فرزندان خود را حساس به احساسات دیگران بار آورند.
۶- تغییر رفتار خود با دیگران وقتی دیگر منفعتی برایشان ندارند
داشتن رابطه عاطفی یا دوستانه با یک شخص صرفاً به خاطر منافعی که از او نصیب تان می شود، رفتار بسیار خودخواهانه ای است. این به ظاهر «دوستان» اهمیتی برای خواسته های دیگران قائل نیستند. این رفتار خود به خودی به وجود نمی آید: آدم ها بر اساس الگوهای رفتاری ای که والدین شان برای آن ساخته اند عمل می کنند.
۷- رعایت نکردن قوانینی که خود آن ها را وضع کردند
روانشناسان می گویند پدر و مادرها باید الگوی فرزندان شان باشند. اگر حرف شان با عمل شان همخوانی نداشته باشد، فرزندان شان هم وقتی بزرگ شدند قوانینی که خودشان آن ها را وضع کردند را رعایت نمی کنند.
۸- تحمل نداشتن نه شنیدن از دیگران
برای آدم های قوی، پذیرفته نشدن و نه شنیدن، درس زندگی است. آن ها یاد می گیرند که نگاه وسیع تری به زندگی داشته باشند و در جایگاه خود تجدید نظر کنند. این رفتار منطقی عمدتاً در ارزش های خانوادگی آن ها ریشه دارد. اما افرادی که تربیت نامناسبی داشته اند، به سختی می توانند با رد شدن کنار بیایند.
۹- فکر کردن تنها به خود و راحتی خود
تغییر دادن این دست آدم ها بسیار دشوار است. دلیل اصلی این رفتار برخی افراد، تربیت بد آن ها است. آن ها لوس بار آمده اند و هرچه می خواستند از پدر و مادرشان گرفته اند. به همین دلیل، در دوران بزرگسالی از هر چیزی که باعث نارضایتی شان شود یا راحتی شان را به خطر اندازد، دوری می کنند.